نماینده مجلس: برخی آقایان حرف از بگیر و ببند و برخورد با مشت آهنین میزنند/ ظاهرا، متوجه نیستید وضعیت امروز جامعه، محصول بیکفایتی خود آنهاست
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۹۴۳۰
برخی از آقایان حرف از بگیر و ببند، برخوردهای فوری و آنچنانی میزنند و میگویند با مشت آهنین برخورد کنید، علیه مردم و جوانان ما اینگونه موضع گیری میکنند، آقایان چرا این حرفها را میزنید؟ ظاهرا متوجه نیستید وضعیت امروز جامعه محصول عملکرد غیرمسئولانه و بیکفایتی امثال شماهاست، باید به این نوع از افراد شک کرد ظاهرا علاقهای به خاموش شدن آتش و فروکش کردن التهابات ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مصطفی نخعی در نشست علنی روز دوشنبه، ۵ دی ماه مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود گفت: از رییس جمهور تشکر ویژه دارم که خراسان جنوبی به عنوان مقصد اول دوره دوم سفرها انتخاب کرده اند حضور ایشان در بین مردم منطقه محروم در روستای لانور سربیشه و نهبندان بسیار اثر بخش بوده است، امیدواریم مصوبات سفر این دوره و دوره قبل با جدیت توسط مسئولان ذیربط پیگیری شود.
نماینده نهبندان و سربیشه در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اتفاقات اخیر یادآور شد: غرب با همکاری آمریکا به همراه چند کشور منطقه بر علیه ملت ایران به صحنه آمده است از آنجایی که آنها توانایی رودررویی در منطقه را نداشته اند؛ جنگ ترکیبی سازمان یافتهای را بر علیه مردم آغاز کردهاند. از همین تریبون دولتمردان غربی و همکاران منطقهای را از ادامه این مسیر بر حذر میدارم و هشدار میدهم مراقب باشید، این جنگ به مرحله رو در رویی در منطقه نیانجامد؛ چرا که میدانید از مهلکه احتمالی رهایی نخواهید یافت. پیشنهاد میکنیم از مسیر خطرناکی که آغاز کردهاید عقبنشینی کرده و ما را مجبور به واکنشهای مستقیم نکنید ما برای تمام سناریوهای احتمالی شما آماده هستیم. تا در صورت لزوم در یک مواجهه مستقیم و تاریخی قدرت خود را به رخ شما بکشیم. ما بر منابع اصلی تامین کننده انرژی در منطقه احاطه داریم در صورتی که ناشیانه به این روند ادامه دهید قطعا با چالشهای جدی روبرو خواهید بود؛ بنابراین مراقب رفتارهای خود باشد.
نماینده در مجلس یازدهم در ادامه با اشاره به تاریخ صد ساله کشور اظهار داشت: اگر تاریخ ۱۰۰ ساله کشور را ورق بزنید، حتی یک صفحه پیدا نخواهید کرد که بیگانگان به ویژه غربیها(این نماینده باید می گفت به ویژه روسیه) قدمی مثبت برای این خاک برداشته باشند، آنها با توطئه و نیرنگ کشور پهناور ایران را تجزیه کرده اند، بخشهای مهمی از خاک ما را جدا کردند، اگر تاریخ را بخوانید میبینید که دقیقا مانند توطئههای این چند ماه اخیر، در گذشته نیز به اشکال دیگر همین توطئهها علیه کشور ما راه انداخته شد و متاسفانه بدلیل ضعف حکومتهای وقت بخشهای مهمی از خاک ما را جدا کردند، اکنون نیز اندیشکدههای آنها همان برنامههای سابق، یعنی تضعیف حکومت مرکزی که منجر به تجزیه و جنگ داخلی در ایران میشود را برنامه ریزی و دنبال میکنند.
وی خطاب به جوانان تاکید کرد: هیچکس منکر مشکلات نیست، اما راهکار حل ابرچالشهایی همچون، بیکاری گرانی، معضلات فرهنگی و اجتماعی که جامعه امروز ما با آن مواجه است، ایستادگی و تلاش همه ما ایرانیها در سایه وحدت و همدلی است، بدانید دل هیچ لندننشینی برای ما نمیسوزد، آگاه باشید، ایرانیانی که در شبکههای خارجی علیه کشور خود و به نفع منافع غربیها تحلیل میکنند، سخن میگویند. خبرنگاری و خبررسانی میکنند، در حالیکه میدانند این اقدامات به ضرر اقتدار و تمامیت ارضی کشورشان است، اینها عمدتا فرزندان همان کسانی هستند که لشکر تشکیل دادند و در حمایت از صدام علیه خاک خودشان جنگیدند.
نخعی تصریح کرد: بیغیرتی اینها نسبت به خاک، میهن و ناموس کشورشان در تاریخ اثبات شده است، جوانان ما باید هوشیار باشند، به فضل الهی دشمن تاکنون در این آوردگاه شکست خورده و موفق نشده است، اما ضرورت دارد دستگاههای امنیتی قضایی در چارچوب مقررات حداکثر رافت اسلامی را که مهمترین شاخصه نظام جمهوری اسلامی است در حق جوانانی که به هر دلیل درگیر شده و به زندان رفتهاند داشته باشند، این جوانان فرزندان ما هستند، باید حتی الامکان با ملایمت و مهربانی با آنان رفتار شود.
این نماینده مجلس یادآور شد: برخی از آقایان حرف از بگیر و ببند، برخوردهای فوری و آنچنانی میزنند و میگویند با مشت آهنین برخورد کنید، علیه مردم و جوانان ما اینگونه موضع گیری میکنند، آقایان چرا این حرفها را میزنید؟ ظاهرا متوجه نیستید وضعیت امروز جامعه محصول عملکرد غیرمسئولانه و بیکفایتی امثال شماهاست، باید به این نوع از افراد شک کرد ظاهرا علاقهای به خاموش شدن آتش و فروکش کردن التهابات ندارند، اگر هنرامید آفرینی و خلق چشمانداز روشن پیش روی مردم و جوانان کشور را ندارید بهتر است سکوت کنید و اجازه دهید قوه قضاییه که خوشبختانه یک شخصیت معتدل و خیرخواه در راس آن قرار دارد، با رعایت دقیق قانون نسبت به بررسیها اقدامات لازم را انجام دهد.
سخنگوی کمیسیون انرژی در پایان در مورد مطالبه گری نسل دهه هشتادی خاطر نشان کرد: باید بدانیم نسل دهه هشتادی یک نسل مطالبه گر و پرسشگر با تفکر انتقادی است، این ویژگی هادر کنار جسارت مثال زدنی و دهها ویژگی مثبت دیگر ظرفیتهای بی نظیری را برای رشد و پیشرفت کشور با محوریت این نسل در آینده فراهم کرده است، مشروط بر اینکه ما به جای دستور و تحکم، هنر گفتگو با این نسل و قانع کردن آنان را داشته باشیم، اگر اینگونه عمل کردیم با این نسل متقاعد نشده و با آن جسارت مثال زدنی به سمت آیندهای مبهم که به نفع هیچ کس نیست، باید حرکت کنیم، نظام اسلامی ما باید با میدان دادن به جوانان ورزیده به روز شود، افرادی که به صندلیها چسبیده و سن و سالی از آنها گذشته باید به خانهها بروند، اجازه دهید جوانان تحصیلکرده، متخصص و مومن سکان کارها را بدست بگیرند، باید از دل تردیدی که پیدا شد فرصت بسازیم، حق نداریم با تنگ نظری و تندروی ملت را به خودی و غیرخودی، انقلابی و غیر انقلابی و امثال اینها دسته بندی کنیم، وحدت، انس و الفت درونی خود را قدر بدانیم.
بیشتر بخوانید:
رئیسی: به معاندین، رحم نخواهیم کرد / حق عقبگرد نداریم/ اگر کاستی هست، مربوط به گذشته است / پیام دادهاند آماده مذاکرهایم، میخواهید ما را گول بزنید؟۲۱۲۲۰
کد خبر 1712706منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مجلس یازدهم تجمعات اعتراضی اغتشاش ناآرامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۹۴۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام